زبان پارسی را پاس بداریم

نشانی تارنامه : drafshemehr.blogspot.com

نشانی درفش مهر در فیس بوک :
https://www.facebook.com/homayoun.avrahami.7

نشانی در تلگرام : لینک

۱۳۸۷ تیر ۸, شنبه

گزارش

با پایه گذاری انجمن دوستداران مولوی در اسرائیل که کار خود را از هشت سال پیش آغاز نمود ، گرد هم آئیها در راستای شناسائی فرهنگ شکوهمند پارسی ، رو بفزونی نهاد ، این انجمن که پایه گزارش مهندس همایون ابراهیمی است ، میکوشد هر هنگام با برپائی بزرگداشتها از سخنوران ایرانی ، بگونه ای ، پیام آور شناسائی ایران ، در سرزمین ادب پرور اسرائیل باشد.

هفته ی پیش در پی یک گرد هم آئی در تالاری نزدیک تل آویو بزرگداشتی از حافظ غزلسرای نامدار ایران برپا شد که بیش از نود نفر در آن شرکت داشتند .

این گرد هم آئی با یاری آقای بی بیان رئیس سازمان عزرا میداوید برپا شده بود :

در آغاز ، آقای بی بیان در پی یک سخنرانی از یاری رسانیهای سازمان خود و اهمیتی که این بزرگداشتها در میان مردم دارند ، سخن گفتند سپس مهندس همایون ابراهیمی ، زیبا اندیشی ومبارزات دامنه دار حافظ را با دکانداران دین ، مورد بر رسی نهادند وگفتند :

بازتاب این گرد هم آئی ، با یاری از اینترنت وبخش فارسی سازمان سخن پراکنی رادیو اسرائیل نشانگر ارادت ما ایرانی تباران بفرهنگ شکوهمند زادگاهمان ایران است .

خواجه شمس الدین محمد ابن محمد ، ملقب به حافظ شیرازی در سال 1324 میلادی پای بجهان نهاد ، در خانواده ای نیازمند که خیلی زود پدر را از دست داد وبرای اداره ی زندگی ، زمانی چند در نانوائی بکار پرداخت ، جوانی بسیار هوشمند ودگر اندیش بود ، با حافظه ای پُر بار بگونه ای که در کودکی قرآن را با چهارده روایت از بهر میدانست وبر همین باور بود که او را حافظ لقب دادند .

ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ

بقرآنی که اندر سینه داری

بسیار زود نامدار شیراز شد ودر بیست سالگی راه بدربار نهاد وغزلهایش ورد زبانها شدند .

بازتاب زیبا اندیشیهایش ، برداشتهائی است از ارادت ژرفش به سروده های مولوی – سعدی – خاقانی –سنائی – نظامی وعطار نیشابوری ، ولی ویژگیهای سخن حافظ را میشود بخودش اختصاص داد که بباور اربابان سخن شناس ، همتائی برایش نمیشود یافت :

کس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب

تا سر زلف سخن را بقلم شانه زدند

زیبا اندیشی در آمیخته با عشق که فراسوی این سخنور را در بر گرفته ، غوغا میآفریند و مردم ایران را از هر رده وهر حرفه ای ارادتمند خود میسازد بگونه ای که بر دیوان همایونیش چون برگهای قرآن

بوسه میزنند واز درونش برای خود فال حافظ میگیرند چون سخن او بازتابی است از سخن مردم کوچه وبازار که بآنها بسیار مهر میورزید :

درخت دوستی بنشان که کام دل ببار آرد

نهال دشمنی بر کن که رنج بی شمار آرد

یکی دیگر ازکارهای برجسته در بازتاب سخنانش ، مبارزاتی است که با دکانداران دین وخرافات فروشان درمیان توده ی مردم دارد واز کارنامه ی سیاه آنها دلی پـُر خون ! وگلگیهایش از آنان ، شفاف ودل نشین است :

فدای پیرهن چاک ماهرویان باد

هزار جامه ی تقوا وفرقه ی پرهیز !

در جای دیگر اینچنان بر آنها میتازد :

بکوی می فروشانش زجامی بر نمیگیرند

زهی سجاده ی تقوا که یک ساغر نمیارزد

بی باک ونترس رویارویشان میایستد ودرد مردم را بیان میکند :

حافظا ! می خور ورندی کن وخوش باش ، ولی !

دام تزویر ! مکن چون دگران قرآن را

خود کم بینی و تواضع را دوست دارد وبکنایه بر آنها چنین میتازد :

راه پنهانی میخانه نداند همه کس !

جز من وزاهد وشیخ ودوسه رسوای دگر

حافظ در سال 1389 میلادی ( در سن 65 سالگی ) چشم از جهان میبندد ودر رکن آباد شیراز بخاک سپرده میشود ، در دوران کریم خان زند آن آرامگاه باز سازی میشود ودر سال 1315 خورشیدی ( 1936 میلادی )

با کوشش زنده یاد علی اصغر حکمت بگونه ی امروزی برپا میگردد که زیارتگاه عاشقان گیتی است .

بر سر تربت من بی می ومطرب منشین

تا ببویت زلحد رقص کنان برخیزم

این بیت از غزلی است که بر سنگ آرامگاهش نوشته شده و نمایانگر پشت پا زدنش بر اندیشه های سیاه خرافات و ندانم بکاری دکانداران دین است .

سپس آقای دکتر یوسف بخیری از نامداری حافظ در میان بیگانگان سخن گفتند :

بل نویسنده ی انگلیسی که در کتاب دیوان شرقی ، گوشه ای از آنرا به حافظ نامه اختصاص داده و

خانم آن ماری شیمل شرق شناس ومولوی شناس نیز از دیوان حافظ به نیکی یاد نموده

سخن حافظ به بیشتر زبانهای گیتی برگردانده شده ونمایانگر مهر بی مرزی است که بر همگان دارد .

آقای سهراب یاشار در پی بیاناتی از رندی ورند ستائی حافظ یاد کردند وگفتند که پروفسور آلبرت اینشتین فیزیکدان وبرنده ی نشان نوبل ، بسیار بسروده های حافظ دلبستگی داشتند .

آن بزرگداشت در ساعت 9 شب بپایان رسید .

هیچ نظری موجود نیست: