درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد

نهال دشمنی برکن که رنج بی‌شمار آرد
پیر فرهیخته شیراز ما (حافظ ) استوره ایست بی همتا در فرهنگ فراخ دامان و شکوهمند پارسی ( تازیان ، ف در گویششان ندارند و در راستای 1400 سال از یورششان بایران ، ما را وادار کردند که باشتباه ، زبان شیوا و دل نشین مادریمان را فارسی ! بگوئیم !!!) اندیشه ی حافظ ، بازتابی است از خواسته های ما ایرانیان اهورائی و نیک اندیش و نیک نگر که در لفاف سخنان دل انگیزش میکوشد ، ما را از دشمنی با دیگران باز دارد :

چو مهمان خراباتی به عزت باش با رندان

که درد سر کشی جانا گرت مستی خمار آرد
چون آموزگاری فرزانه ، بما میآموزاند که سرکش نباشیم و رفتارمان با مردمان پیرامونمان همراه باشد با گفتار و پندار نیک 

شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما

بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آرد
ما را از پایان افسوسبار جهان می آگاهاند و هشدار میدهد که هان ! بدان که این روزگار ، خواه نا خواه ، برای تو ، پایان پذیر است و گردش گردون ، پس از تو ، همچنان پیگیری 15 میلیارد ساله ی خود را ادامه خواهد داد !

عماری دار لیلی را که مهد ماه در حکم است

خدا را در دل اندازش که بر مجنون گذار آرد
خواسته ی حافظ ، نیک نگری است ، او از آفریدگار جهان و کهکشانها ، خواستار خوبیها و نیکی هاست برای همگان و نه وابستگیهای کور کورانه بباورهای خرافه و واپسنگری که امروز شوربختانه در میانمان کم نیست 

بهار عمر خواه ای دل وگرنه این چمن هر سال

چو نسرین صد گل آرد بار و چون بلبل هزار آرد
با سخنی زیبا و دل نشین بمار پند و اندرز میدهد که بهار را بنگر , زیبائیها را بر گزین ، با  همگان خوب باش چون تازیانه ی بر اسب زمان  ، دمی دمی نمی آساید و نباید ، دشمن تراشی کرد 

خدا را چون دل ریشم قراری بست با زلفت

بفرما لعل نوشین را که زودش باقرار آرد
درون پُر بار از مهر و دوستی و برابری و برادری ، تار و پود حافظ را بر آشفته و آنچه بما می آموزاند ، همانا زیبااندیشی و مهر ورزی است بدیگران 

در این باغ از خدا خواهد دگر پیرانه سر حافظ

نشیند بر لب جویی و سروی در کنار آرد

 همیشه در پایانی چکامه های دل نشینش ، خواستار اندیشه های زیبا است که در اینجا سخن را از لب جوی و کنار یار نشستن بپایان می برد ........

مهتاب کرامتی 

هنرپیشه ی ارجمند ایرانی

خوشبختانه ، با پیشرفتهای روز افزون جهانی در دایره ی رسانه ها ، مردم گیتی، امروزه ، می توانند با یاری از گنجینه ای گسترده بنام یوتیوب ، بر دانش خود بیافزایند و به بهترین های جهان ، دسترسی داشته باشند ، به  سخنرانی های فرهیختگان یا دیدن زیبا ترین فیلم ها  ، شوربختانه با بر پائی جمهوری اسلامی در ایران ، پیوند دوستیهای پیشینه دار ، میان دو مردم با فرهنگ ایسرائل و ایران (نام راستین کشور ایسرائل ISRAEL را در کشور های عربی و ایران ، اسرائیل میخوانند !) دگرگونه شد و دشمنی های یک سویه ، از  ایران روانه ی جهان شد که تا بامروز ادامه دارد و هنوز هم کسی نیامده تا ما را از ریشه های آن دشمنی بآگاهاند ! بهر روی ، ما مردم ایرانی تبار که در ایسرائل زندگی می کنیم ، هرگز و هرگز از مهرمان بزادگاهمان کاسته نشده و میهنمان ایران را ، از دل و جان بر خاسته دوست داریم ، همانگونه که موسیقی روان بخشش را و زبان شیوایش و خوراکهایش را ، برای ما دور از میهنان ، هر چیزی که بوی میهن را برایمان بارمغان می آورد ، دلچسب و شنیدنی و شادی افزاست .
چند روز پیش با همسرم ، فیلمی بسیار زیبا را از مهر بانو مهتاب کرامتی در یوتیوب دیدیم بنام زندگی خصوصی آقا و خانم 

با هنر نمائی بسیار ارزنده ی کدبان حمید فرخ نژاد و بازی آفرین بر انگیز مهتاب کرامتی ، در کشور ایسرائل ، که یک کشور پیشرفته بشمار می آید ، آگاهی من از پیشرفتهای سینمائی این کشور ، زیاد نیست با اینکه پنجاه سال است که در اینجا زندگی می کنم ( کمتر نیز زمانی برای سینما رفتن دارم !) ولی بباور من ، پیشرفتهای روز افزون سینما  در ایران ، بسیار در خور ستایشهاست و پیاده سازی نکته  های ارزشمند در فرهنگ فراخ دامان ایران زمین ، میتواند راه گشای بهسازی ها در پیاده سازی فیلمهای بهتری باشد که بیگمان ، اگر در آینده ، سانسور را هم از آن پاک کنیم ! چه خواهد شد و بدنه ی شکوهمند هنر سینما در ایران چه پرورشها خواهد دید !؟
 بازی بسیار هنرمندانه ی مهتاب کرامتی  در فیلم نامبرده ، نشانگر دانش گسترده ی ایشان بود به هنر آفرین بر انگیز بازیگری ، زیبائی چهره ، گزینش جامه های ساده و چشمگیر ، مبارزه با اندیشه های دست و پا گیر همسرش که زندگی را بر او به تنگنا کشیده بود ، رفتار مادرانه با فرزند دلبندش و یافتن راهی برای بیرون جهیدن از بن بست هائی که رفتار همسرش بر سر راهشان می ساخت ..... 

وارد گوگل شدم تا مهتاب را بیشتر بشناسم و با چه کارنامه ی شکوهمندی رو برو شدم : 
دانش آموخته ی میکروبیولوژی ، دانش آموخته ی بازیگری و کارگردانی ، کنشگر هوده ی (حقوق) کودکان و فیلمها و سریالهای فروان و دریافت نشان سیمرغ بلورین که از ارزنده ترین ها ست برای یک هنرپیشه در ایران .
چه می ماند که برای مهتاب و تک دخترش آرزومند بهترین ها باشم و بیاد سروده سرای نامدارمان قاآنی افتادم که در خور خور اوست و آنرا پیش کشش میکنم :
به رنگ و بوی جهانی ؟ نه بلکه بهتر از آنی
به حکم آنکه جهان پیر گشت و تو نو جوانی
ستاره ای ؟ نه ! مهی ؟نه!فرشته ای  ؟ نه ! گُلی ؟ نه !
که هر چه گویمت ، آنی چو بنگرم ، به از آنی

مهتاب با دخترش

با درودی دگر بار

هر چه گوئی آخری دارد بغیر از حرف عشق

کاین همه گفتند و پایان نیست این افسانه را 

26 آپریل سال 2019 زایشی برابر ششم اردیبهشت سال 1398 خورشیدی

زبان زیبای پارسی را که زبان  مادری ما ست  دوست بداریم و بکوشیم

 این ی ادگار دیرینه را از واژگان  بیگانه و نا خانگی پاک سازی نمائیم 

از آغاز  این تاریخ میکوشم که رسانه ی درفش مهر را با گستردگی و چیدمان نوین و زیبا تری بشما بزرگواران  پیش کش کنم و آرزومندم که با آموزشی پیگیر ، بتوانم بر زیبائیهای این رسانه بیفزایم و با یاری از شما دوستان و هم میهنان مهربانم و بویژه همشهریان خوبم ،  کرمانشاهیان بزرگوار ، هر روز،  بهسازی این  رسانه  را افزون تر از پیش کنم .
تمنائی که از شما دارم ، آگاه ساختن دوستان و آشنایانتان هست از بودن این رسانه که آرزومندم در آینده ، بیشتر و بیشتر ها بآن بپیوندند ، همانگونه که با نام این رسانه آشنائید ، سخن از مهر و دوستی است میان همگان و بویژه میان دو مردم با فرهنگ ایران و ایسرائل که امیدوارم در آینده ای نزدیک این پیوند ها بدوران پیشین خود باز گردند ،  چون تا بوده و هست ، مهر است که جانشین دشمنی میشود و نیکی است که بر بدی چیره خواهد شد و چه زیباست که ما دوستداران مهر ، همیشه باز تاب و درخشش مهر را دنباله رو باشیم ، خواهم کوشید تا این رسانه را هر چه بهتر در دسترس شما خوبان بگذارم .

ما مست شدیم  و دل رها شد

از ما بگریخت ، تا کجا شد ؟

او  جای  دگر  نرفته   باشد

او  جانب  خلوت  خدا   شد