زبان پارسی را پاس بداریم

نشانی تارنامه : drafshemehr.blogspot.com

نشانی درفش مهر در فیس بوک :
https://www.facebook.com/homayoun.avrahami.7

نشانی در تلگرام : لینک

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۷, جمعه

پیامی تازه از درویش
تازه ترین کتابی که مینویسم بنام باورها ودیوارها

چکیده ای از این کتاب پژوهشی : در راستای بیش از پانزده میلیارد سالی که از گردش این خاکدان میگذرد نگارشته شده وبباور پژوهشگران ، پیشینه ی کهکشانهای دور دست ،از دنیای ما بیشتر است و در این کهنه سرا که زندگی چهارپایان ودوپاها ( ما انسانها را نیز در بر میگیرد ) بدرازای ده میلیون سال وببالا میرسد ..... میدانیم وفرهیختگان بر این باورند که گردش کهکشانی چندین میلیارد ساله را نیروئی اداره میکند که در خور باورهای اندک ما نیست ، بسخنی دیگر ، مغز انسانی تاب بر آورد آن نیرو را ندارد ونا خود آگاه آمده ایم و بگونها هائی ، نامهائی بر آن نهاده ایم ، گروهی یهوه وگروهی دیگر اله وباورمندانی دیگر بر او نامهای خود ساخته را نهاده اند وما فارسی زبانان ، ایزد یکتا وبی همتا میخوانیمش وستایشها وکرناشها بر او میکنیم وبراستی که در خور هر ستایش وگرامیداشت است ، نیروئی ماورای اندیشه هایمان که نه زمان میشناسد ونه جائی را برایش میشود گنجاند ، آفریدگاری ک بر میلیاردها میلیارد اختران کوچک وبزرگ فرمان میراند با راه هائی چنان دور که باز اندیشه های ما توان بر آوردش را ندارد هنگامیکه میدانیم ، شتاب نور در هر دم چیزی نزدیک به 300 هزار کیلو متر است و درازای یک سال نوری به
9.331.200.000.000 کیلومتر میرسد و میدانیم که اخترهائی در آسمانها هستند که دوری آنها از جهان ما سر به میلیاردها سال نوری میزند ! در برابر چنین فرمانروائی ! که بر پهنه ی چنین سازمانی گسترده که در خور بر رسی ما نیست فرمان میراند .... چه میماند جز شگفتیها وسر فرود آوردنها وستایشها وپرستشها .... ودر چنین راستائی گام بر داشتن ، بر شگفتیها میافزاید و بجائی میرسیم که هر پرسشی را بی پاسخ میبینیم واندازه ی تیز هوشی ما در برابرش بپائین تر از هیچ میرسد :
تا بدانجا رسید دانش من
که بدانم همی که نادانم
با این پیش نگارش کوتاه بپرسشی میرسیم که باورهای سه چهار هزار سال کنونی را بزیر پرسشهای ژرف میبرد ، میدانیم که نیروئی که از آن یاد شد بر چرخش کهکشانها دست دارد ومیدانیم که آفریدگاری هست که زندگیها را اداره میکند و دنیا های دور ونزدیک را در دست توانمندش میچرخاند ، میدانیم که پیشینه ی جهان هستی سر به میلیاردها سال میزند وباورهای دینی ، چیزی نزدیک به پنج هزار سال است که در برابر چند میلیارد سال ، بهیچ نزدیک میشود واین پرسش بی پاسخ پیش میآید که چگونه شد که در آن دیر زمان چند میلیارد ساله از پیدایش زمین وزمان ، بیک باره در پنج هزار سال پیش باورهای دینی آغاز بخود نمائی کردند
وباورمندان چند گانه بر سرو روی هم پریدند وچنگها وکشتار ها برای هیچ وپوچ آغاز شد ، هر باورمندی روی بخواسته های خود زد وبیگانگان را از خود ندانستند ودیوارهای سر بآسمان کشیده پدیدار گشت ودشمنیها روز افزون در جائی که فرهیختگان وفرزانگان خوب میدانند که :
این همه جنگ وجدل حاصل کوته نظری است
گر نظر پاک کنی ، مسجد وبتخانه یکی است
دلپاک بودن وکسی را آزار ندادن ودزدی نکردن وپدر ومادر را گرامی داشتن ، گوشه هائی است از ده فرمان که بیاری اندیشمندی فرهیخته بنام موسی ، بجهانیان پیش کش شد وتا بامروز بر سر در ساختمانهای دادگستری جهان چشم را نوازش میدهد :
سخن سخنسرای نامدارمان سعدی بدل وجان شادی میبخشد:
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش زیک گوهرند
چو عضوی بدرد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد وجان شیرین خوش است
این گفته های شیرین در هر دلی مینشیند وشادی میآفریند ...و لی تا برچسب دین بر او زده شود ، مورد پذیرش دیگران نیست چون همان دیوارهای بلند را در پی دارد که بالای پنج هزار سال است بر پا کرده اند تا من وما وشما را از دیگران جدا سازند ، تا باورهای من را از شما پذیرا تر بنمایانند ! تا روند مرا در پرستش آفریدگار از روند دیگران جدا کنند وچرا ؟
این چرا ها که شمارشان بسیار است ، در لابلای کتاب با آنها روبر و خواهید شد تا داوری کنید که پرستش آفریدگار را نباید با باورهای دینی آمیخته کرد چون آن باورها در آمیخته با کین وستم وجنگ و دشمنیهای ریشه دار است و هستی بخش را با آن ها همخوانی نیست چون آن نیروی بیمرز را با باورهای ما چه کار و نیک اندیشیها ومردم داریها ودوستیها و ستایشها از آفریدگار را بگذاریم برای خودمان چون هستی بخش را هرگز نمیتوانیم در اندیشه هایمان بگنجانیم و ......
چگونه بپذیریم که آفریدگار کهکشانها ، باورمندان آن دین را از دیگران جدا میکند ! چگونه باور کنیم که چنین توانمندی با آن نیروی بی همتا ، من را از شما جدا میکند چون شما با من توفیر دارید ! چرا ؟ چون بگونه ای دیگر وبباوری دیگر او را ستایش میکنید !؟
بزودی این کتاب بچاپ میرسد