زبان پارسی را پاس بداریم

نشانی تارنامه : drafshemehr.blogspot.com

نشانی درفش مهر در فیس بوک :
https://www.facebook.com/homayoun.avrahami.7

نشانی در تلگرام : لینک

۱۳۸۸ آذر ۲۷, جمعه

‏آدینه 2009‏/12‏/18
بزرگداشت از موسیقی کهن ایران زمین در سرزمین ادب پرور اسرائیل
هر دم از این باغ بری میرسد تازه تر از تازه تری میرسد
پیامی از دل وجان بر خاسته به دو دوست هنر مندم , استاد منشه ساسون و فرزانه خانم کهن
هر ایرانی وابسته بفرهنگ شکوهمندش آگاه است که موسیقی کهن آن سرزمین ، شاخه های ارزنده ای است از
از درخت تنومند وپای بر جای آن فرهنگ ، در لابلای رویدادهای درشت وریز تاریخ ایران ، موسیقی وموسیقی دانان ، جای والائی داشته اند ، از باربد ونکیسا گرفته تا درویش خان واستاد بنان وکلنل وزیری وصبا ومرتضی خان نی داود و یاحقی و مجد وشهناز واستاد شجریان و........
موسیقی ایرانی نمایانگر درون پاک سرشت توده ی مردمش است که نا خود آگاه در غمی ژرف فرو رفته و دستگاه هایش را یکی پس از دیگری در آمیخته با افسوسی دل نشین کرده که پژوهشگران آنرا با یورش اعراب در 1400 سال پیش گره میزنند ، با هجوم ارتش عرب بایران پیشرفته ی دوران ساسانی همه چیز آن کشور در هم وبر هم شد و بر همه چیز گرد غم پاشیده شد که آرام آرام بدرون موسیقی ایران راه یافت تا گریه دارش کند .... گریه بر آن چه داشتیم وبباد رفت .........
با این مقدمه که چکه ای است از دریای نا کامیها در آن سرزمین ، خواستم با از دل وجان برخاسته ترین سپاس ها باز تاب اندیشه ام را بآگاهیتان برسانم که دیشب براستی سنگ تمام گذاشتید ، چه در پرداخت زیبائیهای نهفته در موسیقی سنتی ما وچه در استادی شما در نواختن سنتور که براستی بکوچه پس کوچه های زادگاهم کرمانشاه برم گرداند ، آمیختگی ساز ها بویژه نواختن تنبک با هنرمند ی کدبان فریور بر شیرینی آن شب فراموش نشدنی میافزود ، پرداخت دستگاه ها بگونه ای زیبا ودلنشین آراسته شده بود ویاد آوری نام استادانی برجسته چون صبا و نیداوود وسخنسرایانی چون حافظ و پژمان بختیاری ، ما را بروزگار خوش دوران برنامه های رادیو گلها کشاند ، دکلمه ی شیوا ودل نشین خانم فرزانه، نشانگر پیشرفتهای روز افزون ایشان در هنر خوانندگی است که بی گمان باز پرداختی است از آموزگاری فرزانه چون شما .
شگفتیم بیشتر از آن بود که سه نوازنده ی ارکستر ، ایرانی نبودند ولی با مهارتی در خور گرامی داشت ، سازهای کمانچه وفلوت و ویولون را با استادی مینواختند ، دید فرا گیر استاد ساسون که رهبری ارکستر را در دست توانمندشان داشتند بر دلنشینی نواها میافزود .
چه زیبا است آن گرایش های ژرفی که در میان شنوندگان میدیدیم که نشانگر شیفتگی ژرفشان بزادگاهشان ایران بود ، گاه بر مژگانها ریزش اشک را در میان تماشاچیان میدیدم که شمارشان نزدیک به چهار سد ( صد ) تن میرسید که در آرامش وخاموشی فرو رفته وبزیبائیهای نهفته در موسیقی زادگاهشان ایران که آنچنان دوستش دارند و آنچنان برای دیدارش اشک میفشانند ، اشک برای دوری از میهن بودن واشک برای روزگاری این چنین تلخ که در میان دو مردم پاک سرشت اسرائیل وایران ایجاد کرده اند و این چنین دوگانگی میان دو کشور دوست برپا نموده اند .
ای کاش درخشش همیشه تابان مهر ودوستی ، روزی نه چندان دور بر یخهای خرافات و ستیزه جوئی ، چیره شود ودوستیهای پیشین در میان دوقلوهای خاور میانه ( اسرائیل وایران ) دو باره آغاز گردد تا ما دور افتادگان از زادگاه ، دو باره بر خاک ایران بوسه ها زنیم و دوستان همشهریمان را در آغوش بگیریم و میزبانانشان در خاک پدریمان ، اسرائیل باشیم ، ای کاش مردم نیک اندیش ایران حقایق را بگونه ای درک میکردند تا بدانند که فرمانروایان امروز ایران ، از کشور آشتی جوی اسرائیل ، اژدهائی ساخته اند که با روند وخواسته ی مردمانش هیچ همخوانی ندارد ، تا بوده وهست وخواهد بود ، مردمان اسرائیل وبویژه ایرانی تبارانش ، کوچکترین دشمنی با مردم شریف ایران نداشته ونخواهند داشت .
چه زیباست بآینده ای دگر بیاندیشیم ، آینده ای که هواپیماها از تل آویو بسوی تهران برای شنیدن ارکستر وبرنامه های استاد شجریان واستاد ناظری واستادان لطفی – ذولفنون – عندلیبی – پیر نیاکان و ..... در پرواز باشند
چه زیبا است بر آن روز نگریستن واز شادی گریستن .

هیچ نظری موجود نیست: